impanate

ɪmpænət


فارسی

1 عمومی:: داخل‌نانی‌كه‌درشام‌خداوندبا عشا ربانی‌م، امیخته‌بنان‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code