دیکشنری
داستان آبیدیک
impersipcuous
ɪmpɜɹsɪpkjuəs
فارسی
1
عمومی
::
غیر واضح، ناروشن، بیوضوح
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IMPERISHABILITY
IMPERISHABLE
IMPERISHABLY
IMPERIUM
IMPERMANENCE
IMPERMANENCY
IMPERMANENT
IMPERMANENT LOSS
IMPERMANENT LOSSES
IMPERMEABILITY
IMPERMEABLE
IMPERMEABLE LAYER
IMPERMISSIBILITY
IMPERMISSIBLE
IMPERSCRIPTIBLE
IMPERSIPCUOUS
IMPERSONAL
IMPERSONAL EXCHANGE
IMPERSONALITY
IMPERSONALLY
IMPERSONATE
IMPERSONATION
IMPERSONATOR
IMPERSONIFY
IMPERSUASIBLE
IMPERTINENCE
IMPERTINENCE OR NENC
IMPERTINENCY
IMPERTINENT
IMPERTINENTLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید