impertinency

ɪmpɛɹtənənsi


فارسی

1 عمومی:: نامربوط‌ی‌، بی‌، گستاخی‌، (impertinence) جسارت‌، فضولی‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code