دیکشنری
impetrate
ɪmpɪtɹe͡it
فارسی
1
عمومی
::
(ك) برای چیزی لابهو، با عجز و لابه بدست اوردن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IMPERTINENCY
IMPERTINENT
IMPERTINENTLY
IMPERTURBABILITY
IMPERTURBABLE
IMPERTURBABLENESS
IMPERTURBABLY
IMPERTURBATION
IMPERUADABLE
IMPERVIABLE
IMPERVIOUS
IMPERVIOUSLY
IMPERVIOUSNESS
IMPETIGINOUS
IMPETIGO
IMPETRATE
IMPETRATION
IMPETRATIVE
IMPETRATORY
IMPETUOSITY
IMPETUOSITY OF YOUTH
IMPETUOUS
IMPETUOUSLY
IMPETUOUSNESS
IMPETUS
IMPIERCEABLE
IMPIETY
IMPIGNORATE
IMPILCATIVE
IMPINGE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید