incosiderate

ɪnkɑsɪdəɹət


فارسی

1 عمومی:: تند، بی‌فكر، بی‌، بی‌پروا، بی‌احتیاط‌، سهل‌انگار، بی‌ملاحظ‌ه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code