inevitably

ɪnɛvɪtəbli


فارسی

1 عمومی:: بط‌ور چاره‌ناپذیر، حتما، ناچار، بناچار

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code