دیکشنری
داستان آبیدیک
irradicate
ɪɹe͡idike͡it
فارسی
1
عمومی
::
از ریشهدر اوردن، ریشهكنكردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IRONWORK
IRONWORKER
IRONWORKS
IRONWORT
IRONY
IRONY OF FATE
IROWORK
IROWORKER
IRRADIANCE
IRRADIANCY
IRRADIANT
IRRADIATE
IRRADIATION
IRRADIATIVE
IRRADICABLE
IRRADICATE
IRRATIONABLE
IRRATIONAL
IRRATIONAL APPEALS
IRRATIONAL NUMBER
IRRATIONALISM
IRRATIONALITY
IRRATIONALIZE
IRRATIONALLY
IRRECLAIMABLE
IRRECLAIMABLY
IRRECOCILABLY
IRRECONCILABILITY
IRRECONCILABLE
IRRECONCILABLE DIFFERENCES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید