داستان آبیدیک

lance

læns


فارسی

1 عمومی:: نیزه‌، نیشتر زدن‌، ضربت‌ نیزه‌، نیزه‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun long spear: He trusted the lance deep into his enemy's side. verb cut into: The doctor will lance the man's boil.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code