دیکشنری
داستان آبیدیک
ling
lɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
(جش) ماهی روغنی اروپای شمالی وامریكا از خانواده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LINEBREEDING
LINECUT
LINED
LINEMAN
LINEN
LINEN CUPBOARD
LINEN DRAPER
LINEN ROOM
LINENS STOREROOM
LINEOLATE
LINEOLATED
LINEPACK
LINER
LINESMAN
LINEUP
LING
LINGER
LINGER AROUND
LINGER ON
LINGER OVER
LINGERER
LINGERIE
LINGERINGLY
LINGO
LINGUA
LINGUA FRANCA
LINGUAL
LINGUAL LETTERS OR L
LINGUAL PAPILLAC
LINGUAL PAPILLAE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید