دیکشنری
داستان آبیدیک
monofilament
mɑnəfɪləmənt
فارسی
1
عمومی
::
تک فیلامنت، (monofil) تاریا رشته واحد تاب نخورده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MONOCRACY
MONOCULAR
MONOCULE
MONOCYLE
MONOCYTE
MONOCYTE CHEMOTACTIC PROTEIN
MONOD KINETIC
MONODACTYLOUS
MONODELPHIA
MONODIC
MONODISPERSE ATOMIZER
MONODIST
MONODY
MONOECIOUS
MONOFIL
MONOFILAMENT
MONOGAMIST
MONOGAMOUS
MONOGAMY
MONOGENESIS
MONOGENIC
MONOGENISM
MONOGLOT
MONOGRADE
MONOGRAM
MONOGRAMMATIC
MONOGRAPH
MONOGRAPHIST
MONOGYNOUS
MONOGYNY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید