دیکشنری
داستان آبیدیک
mordancy
mɔɹdənsi
فارسی
1
عمومی
::
اكالیت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MORATORIUM
MORATORY
MORAY
MORB
MORBID
MORBID ANATOMY
MORBID TOURISM
MORBIDITY
MORBIDLY
MORBIDNESS
MORBIFIC
MORBILLI
MORCEAU
MORDACIOUS
MORDACITY
MORDANCY
MORDANT
MORDECAI
MORE
MORE AND MORE
MORE BANG FOR THE BUCK
MORE DEAD THAN ALIVE
MORE DETAILED DISCLOSURES
MORE FREQUENT
MORE FUN THAN A BARREL OF MONKEYS
MORE HASTE, LESS SPEED
MORE IN SORROW THAN IN ANGER
MORE KICKS THAN HALF
MORE LIKE
MORE OFTEN THAN NOT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید