دیکشنری
outclearing
a͡ʊtkliɹɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
فرستادنچكو قبضبهبنگاهپایاپاپای)درلندن(برایوار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OUTBOARD
OUTBOARD ENGINE
OUTBOARD MOTOR
OUTBOUND
OUTBOUND TOURISM
OUTBRANCH
OUTBRAVE
OUTBREAK
OUTBREED
OUTBUILDING
OUTBURST
OUTBYE
OUTCAST
OUTCASTE
OUTCLASS
OUTCLEARING
OUTCOME
OUTCOME BASED MINDSET
OUTCOME BEHAVIOR
OUTCOME EXPECTANCY
OUTCOME MEASURE
OUTCOME ORIENTED
OUTCOME VARIABLE
OUTCROP
OUTCROP PATTERN
OUTCROSS
OUTCROSSING
OUTCRY
OUTCURVE
OUTDARE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید