دیکشنری
داستان آبیدیک
pastorally
pæstɔɹəli
فارسی
1
عمومی
::
چوپانوار، كشیشوار، روستادار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PASTEURIZE
PASTICCQO
PASTICHE
PASTIL
PASTILE
PASTILLE
PASTIME
PASTINESS
PASTING
PASTOR
PASTORAL
PASTORAL NOMADS
PASTORALE
PASTORALISM
PASTORALIST
PASTORALLY
PASTORATE
PASTORIS
PASTORIUM
PASTORSHIP
PASTRAMI
PASTRY
PASTRY COOK
PASTURABLE
PASTURAGE
PASTURE
PASTURE PRODUCTION FIELD
PASTURED
PASTURER
PASTY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید