داستان آبیدیک

persistence


فارسی

1 عمومی:: ماندگاری‌، اصرار، دوام‌، سماجت‌، پافشاری‌، ابرام‌، (persistency=) اصرار

شبکه مترجمین ایران

2 سیاسی و روابط بین الملل:: تداوم

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 روان شناسی و مشاوره:: پایداری

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. dogged, remarkable, sheer VERB + PERSISTENCE show PERSISTENCE + VERB be rewarded, pay off My persistence in demanding my rights finally paid off. PREP. by ~ By sheer persistence, I eventually got her to change her mind. | through ~ He achieved success through dogged persistence.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code