دیکشنری
rotproofing
ɹotpɹufɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
ضد پوسیدگی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ROTIFORM
ROTISSERIE
ROTL
ROTO PLUG
ROTOCRAFT
ROTOGRAVURE
ROTOMETER
ROTONDA
ROTOR
ROTOR AND STATOR
ROTOR APEX TIP
ROTOR DYNAMIC
ROTOR PUMP
ROTOR SPACER
ROTOR SPEED
ROTPROOFING
ROTTEN
ROTTEN TEETH
ROTTEN APPLE
ROTTEN APPLE SPOILS THE BARREL
ROTTEN EGG
ROTTEN LUCK
ROTTEN STONE
ROTTEN TO THE CORE
ROTTENLY
ROTTENNESS
ROTTER
ROTUND
ROTUNDA
ROTUNDATE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید