داستان آبیدیک

shrewd


فارسی

1 عمومی:: زرنگ، موذی‌، ناقلا، زرنگ‌، باهوش‌، زیرك‌، باهوش، حیله‌ گر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دانا، عاقل

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. clever: She was a shrewd businesswoman.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code