دیکشنری
spirally
spa͡iɹəli
فارسی
1
عمومی
::
پیچزنان، بطور مارپیچ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SPINSTERHOOD
SPINSTERISH
SPINULE
SPINY
SPIRACLE
SPIRACULAR
SPIRAL
SPIRAL CONVEYOR
SPIRAL DOWN
SPIRAL GEARBOX
SPIRAL MANDREL DIES
SPIRAL OVERSAMPLING BALANCING TECHNIQUE
SPIRAL SPRING
SPIRAL UP
SPIRALITY
SPIRALLY
SPIRANT
SPIRE
SPIRIFEROUS
SPIRILUAL NUTRIMENT
SPIRIT
SPIRIT AWAY
SPIRIT IS WILLING, BUT THE FLESH IS WEAK
SPIRIT LAMP
SPIRIT OF CAMPHOR
SPIRIT OF THE DOCTRINE
SPIRIT OF THE LAW
SPIRIT OF WINE
SPIRIT OFF
SPIRITED
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید