دیکشنری
داستان آبیدیک
subsidiarily
sʌbsɪdiɛɹɪli
فارسی
1
عمومی
::
بطور معینیا متمم
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SUBSEQUENTLY
SUBSEQUENTLY,
SUBSERE
SUBSERVE
SUBSERVIENCE
SUBSERVIENCE OR CY
SUBSERVIENCY
SUBSERVIENT
SUBSERVIENT TIES
SUBSET
SUBSHRUB
SUBSIDE
SUBSIDENCE
SUBSIDENCE RATIO
SUBSIDIARIES OF FOREIGN MNES
SUBSIDIARILY
SUBSIDIARITY
SUBSIDIARY
SUBSIDIARY COMPANY
SUBSIDIARY DIRECTOR
SUBSIDIARY LEDGER
SUBSIDIZATION
SUBSIDIZE
SUBSIDY
SUBSIDY REFORM
SUBSIST
SUBSIST ON
SUBSISTENCE
SUBSISTENCE ALLOWANC
SUBSISTENCE DEPARTME
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید