unassuming


فارسی

1 عمومی:: بی‌ تصنع‌، افتاده‌، بی‌ ادعا، ساده، بی تکلف، بی‌ تكلف‌، فروتن‌، ساده‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code