دیکشنری
داستان آبیدیک
visionist
vɪʒənɪst
فارسی
1
عمومی
::
ادمخیالی یاغیرعملی، ادم(رویابین
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
VISIBLY
VISILE
VISION
VISION AND MISSION STATEMENT
VISION BLURRINESS
VISION CANVAS
VISION LOSS
VISION OF THE ANOINTED
VISION POSITIONING
VISION STATEMENT
VISION TEST
VISIONAL
VISIONARY
VISIONARY LEADER
VISIONING
VISIONIST
VISIONLESS
VISIT
VISIT AND CONSULTATION
VISIT FROM THE STORK
VISIT ON
VISIT THE PLUMBING
VISIT WITH
VISITABLE
VISITANT
VISITATION
VISITATIONAL
VISITATOR
VISITATORIAL
VISITER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید