داستان آبیدیک

مضطر

moz-tar


english

1 Law:: (only of a person) being under unfavorable conditions and having no one to turn to for help : frustrated; hopeless; helpless; hard-pinched; (fig) paralyzed, disabled; hard-pressed; hard put

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: poor; mendicant

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: compelled in one’s acts by divine will without having the liberty or power to exercise free will

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: distressed

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: out of frustration; marked by frustration

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code