دیکشنری
Insomuch
ɪnsɪmʌt͡ʃ
فارسی
1
عمومی
::
به اندازهای كه، از بس، چون، نظر به اینكه، چونكه
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INSOLUBILITY
INSOLUBLE
INSOLUBLENESS
INSOLUBLY
INSOLVABLE
INSOLVENCE
INSOLVENCY
INSOLVENCY PROCEEDINGS
INSOLVENCY RISK
INSOLVENT
INSOLVENT BANK
INSOLVENT LAW
INSOMNIA
INSOMNIAC
INSOMNIOUS
INSOMUCH
INSOMUCH AS
INSOMUCH THAT
INSOUCIANCE
INSOUCIANT
INSOUL
INSOURCING
INSPAN
INSPEAK
INSPECT
INSPECTION
INSPECTION DOOR
INSPECTION HOLE
INSPECTION POINT
INSPECTION SHEET
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید