دیکشنری
داستان آبیدیک
Liman
la͡imən
فارسی
1
عمومی
::
مرداب، مدخل رودخانه، (جغ) خلیج مصب رودخانه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LILAC
LILIACEOUS
LILIED
LILIPUTIAN
LILT
LILTING
LILY
LILY LIVERED
LILY OF THE VALLEY
LILY PAD
LILY WHITE
LIMA
LIMA BEAN
LIMACIFORM
LIMACINE
LIMAN
LIMB
LIMBATE
LIMBEC
LIMBECK
LIMBER
LIMBER UP
LIMBERS
LIMBIC
LIMBIC RESONANCE
LIMBIC RESONANCE//
LIMBIC SYSTEM
LIMBLESS
LIMBO
LIMBURGER
معنیهای پیشنهادی کاربران
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
عبارت داخل کار را وارد کنید