دیکشنری
داستان آبیدیک
Mitring
mɪtɹɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
انتصاب بمقام اسقفی، استعمال تاج اسقفی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MITIGATIVE
MITIGATORY
MITOCHONDRIA
MITOCHONDRIAL
MITOCHONDRIAL EVE
MITOCHONDRIAL FISSION FACTOR
MITOSIS
MITRAILLE
MITRAILLEUSE
MITRAL
MITRE
MITRE JOINT
MITRE SAW
MITRE TABLE
MITRIFORM
MITRING
MITSOUKO
MITSVOT
MITT
MITTEN
MITTIMUS
MITY
MITZVAH
MIUNTAIN FLAX
MIX
MIX AND MATCH
MIX IN
MIX INTO
MIX IT UP
MIX OF TRAFFIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید