دیکشنری
mitral
ma͡itɹəl
فارسی
1
عمومی
::
مانند تاج
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MITIGANT
MITIGATE
MITIGATING ACTION
MITIGATING CIRCUMSTANCES
MITIGATION
MITIGATION STRATEGY
MITIGATIVE
MITIGATORY
MITOCHONDRIA
MITOCHONDRIAL
MITOCHONDRIAL EVE
MITOCHONDRIAL FISSION FACTOR
MITOSIS
MITRAILLE
MITRAILLEUSE
MITRAL
MITRE
MITRE JOINT
MITRE SAW
MITRE TABLE
MITRIFORM
MITRING
MITSOUKO
MITSVOT
MITT
MITTEN
MITTIMUS
MITY
MITZVAH
MIUNTAIN FLAX
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید