دیکشنری
داستان آبیدیک
Premunition
pɹimjunɪʃən
فارسی
1
عمومی
::
مقاومت در برابر مرض، جلوگیری، پیش بندی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PREMIUM RATE SERVICE
PREMIX
PREMIXING STATION
PREMODEM
PREMOLAR
PREMOLDED DUMBBELL
PREMONEY VALUATION
PREMONISH
PREMONITION
PREMONITORY
PREMORDIAL
PREMORSE
PREMPTION
PREMUNDANE
PREMUNE
PREMUNITION
PRENATAL
PRENATAL DIAGNOSIS
PRENATAL SCREENING
PRENATAL ULTRASONOGRAPHY
PRENATAL VITAMIN
PRENOMINATE
PRENORMALIZED
PRENOTION
PRENTICE
PREOCCUPATION
PREOCCUPIED
PREOCCUPIED ATTACHMENT
PREOCCUPIEDLY
PREOCCUPY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید