Unbalance

ʌnbæləns


فارسی

1 عمومی:: تعادل‌ (چیزی‌ را) بر هم‌ زدن‌، اختلال‌، غیر متعادل‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code