دیکشنری
داستان آبیدیک
unbaoked
ʌnbe͡iokt
فارسی
1
عمومی
::
بیپشتیبان، سوار نشده، رامنشده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNATTRACTIVE
UNATTUNED PARENTING
UNAUDITED
UNAUTHORISED
UNAUTHORIZED
UNAVAILABLE ENERGY
UNAVAILING
UNAVOIDABLE
UNAWARE
UNAWARE TARGETS
UNAWARES
UNBACKED
UNBALANCE
UNBALANCED
UNBALANCED KARYOTYPE
UNBAOKED
UNBATED
UNBEARABLE
UNBEATABLE
UNBEATEN
UNBECOMING
UNBEKNOWN
UNBEKNOWNST
UNBELIEF
UNBELIEVABLE
UNBELIEVER
UNBELIEVERS
UNBELIEVIN
UNBELIEVING
UNBEND
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید