دیکشنری
antiquated
æntəkwe͡itɪd
فارسی
1
عمومی
::
كهنه، قدیمی، منسوخ، متروك
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ANTIPERIODIC
ANTIPERSONNEL MINE
ANTIPHLOGISTIC
ANTIPHON
ANTIPHONY
ANTIPHRASIS
ANTIPODAL
ANTIPODE
ANTIPODES
ANTIPOLE
ANTIPSYCHOTIC
ANTIPYRETIC
ANTIQUARIAN
ANTIQUARIANISM
ANTIQUARY
ANTIQUATED
ANTIQUE
ANTIQUITY
ANTIRANK
ANTIREJECTION
ANTISCORBUTIC
ANTISEPSIS
ANTISEPTIC
ANTISEPTICIZE
ANTISERUM
ANTISLAVERY
ANTISMOOTHING
ANTISOCIAL
ANTISOCIAL BEHAVIOR
ANTISOCIAL PERSONALITY DISORDER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید