دیکشنری
داستان آبیدیک
antisepticize
æntɪsɛptɪka͡iz
فارسی
1
عمومی
::
ضدعفونی كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ANTIPODES
ANTIPOLE
ANTIPSYCHOTIC
ANTIPYRETIC
ANTIQUARIAN
ANTIQUARIANISM
ANTIQUARY
ANTIQUATED
ANTIQUE
ANTIQUITY
ANTIRANK
ANTIREJECTION
ANTISCORBUTIC
ANTISEPSIS
ANTISEPTIC
ANTISEPTICIZE
ANTISERUM
ANTISLAVERY
ANTISMOOTHING
ANTISOCIAL
ANTISOCIAL BEHAVIOR
ANTISOCIAL PERSONALITY DISORDER
ANTISPASMODIC
ANTISTROPHE
ANTISUBMARINE
ANTITANK
ANTITANK MINE
ANTITHEIST
ANTITHESIS
ANTITHETIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید