bloodshot

blʌdʃɑt


فارسی

1 عمومی:: برافروخته‌، سرخ‌ وورم‌ كرده‌، خون‌گرفته‌، خونگرفته، قرمز

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code