داستان آبیدیک

cull


فارسی

1 کشاورزی:: حذف یک پرنده از گله به دلیل بهره وری، سن، بهداشت و یا مسائل شخصیت

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: گلچین‌ كردن‌، جمع‌ اوری‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: cull sth from sth [ often passive ] to collect ideas or information from various places • Here are a few facts and figures I've culled from the week's papers.

Cambridge-Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code