دیکشنری
داستان آبیدیک
epidermic
ɛpɪdɜɹmɪk
فارسی
1
عمومی
::
بشره ای، مربوط به پوست برونی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EPIDEMIC
EPIDEMIC PREVENTION
EPIDEMICAL
EPIDEMICALLY
EPIDEMICS
EPIDEMIOLOGIC
EPIDEMIOLOGICAL
EPIDEMIOLOGICAL STATISTICS
EPIDEMIOLOGICAL STUDY
EPIDEMIOLOGICAL SURVEILLANCE
EPIDEMIOLOGY
EPIDERMAL
EPIDERMAL CELL
EPIDERMAL GROWTH FACTOR
EPIDERMAL GROWTH FACTOR RECEPTORS
EPIDERMIC
EPIDERMIS
EPIDERMOID
EPIDERMOLYSIS BULLOSA SIMPLEX
EPIDIDYMIS
EPIDMIC DISEASE
EPIDURAL CATHETER
EPIDURAL HEMORRHAGE
EPIGASTRIC
EPIGASTRIUM
EPIGEAL
EPIGEE
EPIGENE
EPIGENESIS
EPIGENETIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید