دیکشنری
داستان آبیدیک
epigastrium
ɛpɪgæstɹiəm
فارسی
1
عمومی
::
روی معده، فوق المعده، (تش) شكم سر، بالای شكم
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EPIDEMIOLOGICAL SURVEILLANCE
EPIDEMIOLOGY
EPIDERMAL
EPIDERMAL CELL
EPIDERMAL GROWTH FACTOR
EPIDERMAL GROWTH FACTOR RECEPTORS
EPIDERMIC
EPIDERMIS
EPIDERMOID
EPIDERMOLYSIS BULLOSA SIMPLEX
EPIDIDYMIS
EPIDMIC DISEASE
EPIDURAL CATHETER
EPIDURAL HEMORRHAGE
EPIGASTRIC
EPIGASTRIUM
EPIGEAL
EPIGEE
EPIGENE
EPIGENESIS
EPIGENETIC
EPIGENOME
EPIGENOMICS
EPIGLOTTIS
EPIGONE
EPIGONIC
EPIGONOUS
EPIGRAM
EPIGRAMMATIC
EPIGRAMMATICAL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید