دیکشنری
داستان آبیدیک
exparte
ɪkspɑɹte͡i
فارسی
1
عمومی
::
یك جانبه، بنفع یك طرف، یك طرفه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EXPANSION
EXPANSION BLOCK
EXPANSION JOINT
EXPANSION JOINT FILLER
EXPANSION JOINTS
EXPANSION OF THE EMPIRE
EXPANSION PLANT
EXPANSION STROKE
EXPANSIONARY
EXPANSIONISM
EXPANSIONIST
EXPANSIONIST IDEOLOGY
EXPANSIVE
EXPANSIVE SOIL
EXPANSIVENESS
EXPARTE
EXPATIATE
EXPATIATE ON
EXPATIATION
EXPATRIATE
EXPATRIATION
EXPECT
EXPECT FOR
EXPECT FROM
EXPECT OF
EXPECTANCE
EXPECTANCY
EXPECTANCY (OR EXPERIENCE) TABLE
EXPECTANCY THEORY
EXPECTANT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید