داستان آبیدیک

formidable


فارسی

1 عمومی:: ترسناک، پرابهت، مخوف، هولناک، مهیب، وحشتناک، باشکوه، عظیم، سنگین

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قوی‌، نیرومند، سهمگین‌، سخت‌، ترسناك‌

شبکه مترجمین ایران

3 علوم اجتماعی و جامعه شناسی:: دشوار

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look, seem, sound The task looks formidable. | remain | find sth Men found her formidable. ADV. really, truly, very a very formidable opponent | a bit, pretty, quite, rather, somewhat

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code