دیکشنری
formidableness
fɔɹmɪdəbəlnəs
فارسی
1
عمومی
::
سختی، هیبت، استحكام، سهمگینی، نیرومندی، صلابت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FORMATIVE EVALUATION
FORMATTED
FORMATTING
FORMEE
FORMER
FORMERLY
FORMFITTING
FORMIC
FORMIC ACID
FORMICA
FORMICARM
FORMICARY
FORMICATION
FORMIDABILITY
FORMIDABLE
FORMIDABLENESS
FORMIDABLY
FORMLESS
FORMLESSNESS
FORMMAL
FORMMAL LANGUAGE
FORMMAL LOGIC
FORMMAL PARAMETER
FORMMAL SYSTEM
FORMULA
FORMULA FED INFANT
FORMULA TYPE
FORMULAIC
FORMULAIC LANGUAGE
FORMULARIZATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید