دیکشنری
داستان آبیدیک
fusty
fʌsti
فارسی
1
عمومی
::
كهنه، قدیمی مسلك، بو گرفته، كفك زده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FUSS AND FEATHERS
FUSS AT
FUSS OVER
FUSS WITH
FUSSBUDGET
FUSSILY
FUSSINESS
FUSSY
FUSTANELLA
FUSTANELLE
FUSTIAN
FUSTIC
FUSTIGATE
FUSTIGATION
FUSTINESS
FUSTY
FUTHORC
FUTILE
FUTILELY
FUTILITARIAN
FUTILITY
FUTRUE MARGINE INCOME
FUTTOCK
FUTURE
FUTURE AIR NAVIGATION SYSTEM
FUTURE ATTACKS
FUTURE EARNINGS
FUTURE FUTURES CONTRACT
FUTURE GENERATION COMPUTER SYSTEMS
FUTURE LOAD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید