داستان آبیدیک

illogical


فارسی

1 عمومی:: غیرمنطقی

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: زور، نا حسابی‌، غیر منط‌قی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, seem, sound ADV. completely, entirely, quite, totally | rather, slightly | apparently | strictly Although strictly illogical, Martin's interpretation of this paradox seems the best.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code