دیکشنری
داستان آبیدیک
illume
ɪlum
فارسی
1
عمومی
::
منور كردن، روشن كردن، روشنفكر ساختن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ILLIQUID ASSETS
ILLITERACY
ILLITERATE
ILLIUM
ILLMITABLE
ILLNESS
ILLNESS FADED HER BE
ILLOCAL
ILLOGIC
ILLOGICAL
ILLOGICALITY
ILLOGICALLY
ILLTH
ILLTREATMENT
ILLUDE
ILLUME
ILLUMINABLE
ILLUMINANT
ILLUMINATE
ILLUMINATE WITH
ILLUMINATI
ILLUMINATING
ILLUMINATION
ILLUMINATIVE
ILLUMINATO
ILLUMINATOR
ILLUMINE
ILLUMINISM
ILLUMINIST
ILLUSION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید