immense

ɪmens


فارسی

1 عمومی:: بیكران‌، بسیار، كلان‌، گزاف‌، وسیع‌، پهناور، بی‌ اندازه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. huge: It was an immense sailing ship.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code