immobilize

ɪmobəla͡iz


فارسی

1 عمومی:: تثبیت کردن، از حرکت باز داشتن، بسیج کردن، جمع‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code