دیکشنری
impassibility
ɪmpæsəbɪlɪti
فارسی
1
عمومی
::
بیدردی، عدم حساسیت، بی حسی، تحمل ناپذیری
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IMPARLANCE
IMPART
IMPART TO
IMPARTATION
IMPARTATION OF NEWS
IMPARTED ENERGY
IMPARTIAL
IMPARTIALITY
IMPARTIALLY
IMPARTIBLE
IMPARTMENT
IMPASSABILITY
IMPASSABLE
IMPASSABLILITY
IMPASSE
IMPASSIBILITY
IMPASSIBLE
IMPASSIBLY
IMPASSION
IMPASSIONATE
IMPASSIONED
IMPASSIVE
IMPASSIVELY
IMPASSIVENESS
IMPASSIVITY
IMPASTE
IMPASTO
IMPATIENCE
IMPATIENS
IMPATIENT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید