incarcerator

ɪnkɑɹsəɹe͡itəɹ


فارسی

1 عمومی:: نگاه‌ دارنده‌، توقیف‌ كننده‌، حبس‌ كننده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code