دیکشنری
infernally
ɪnfɜɹnəli
فارسی
1
عمومی
::
باشیطان صفتی، بادیو خویی، دیوخویانه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INFERIOR FUNCTION
INFERIOR GLUTEAL ARTERY PERFORATOR
INFERIOR GOODS
INFERIOR OVARY
INFERIOR PLANET
INFERIOR PRODUCT
INFERIOR VENA CAVA
INFERIORITY
INFERIORITY COMPLEX
INFERIORLY
INFERNAL
INFERNAL MACHINE
INFERNAL REGIONS
INFERNAL STONE
INFERNALITY
INFERNALLY
INFERNO
INFERRABLE
INFERRED
INFERRIBLE
INFERTILE
INFERTILITY
INFEST
INFESTAION
INFESTANT
INFESTATION
INFESTED
INFESTED WITH
INFEUDATION
INFIBULATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید