دیکشنری
داستان آبیدیک
inferred
ɪnfəɹd
فارسی
1
عمومی
::
مستنبط، استنباط شده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INFERIOR OVARY
INFERIOR PLANET
INFERIOR PRODUCT
INFERIOR VENA CAVA
INFERIORITY
INFERIORITY COMPLEX
INFERIORLY
INFERNAL
INFERNAL MACHINE
INFERNAL REGIONS
INFERNAL STONE
INFERNALITY
INFERNALLY
INFERNO
INFERRABLE
INFERRED
INFERRIBLE
INFERTILE
INFERTILITY
INFEST
INFESTAION
INFESTANT
INFESTATION
INFESTED
INFESTED WITH
INFEUDATION
INFIBULATION
INFIDEL
INFIDELITY
INFIELD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید