دیکشنری
داستان آبیدیک
ingot
ɪŋgət
فارسی
1
عمومی
::
بصورت، شمش، قالب (ریخته گیری)، شمش (طلا و نقره و فلزات)
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INGENUOUS
INGENUOUSLY
INGENUOUSNESS
INGEST
INGESTA
INGESTION
INGESTION RATE
INGESTIVE
INGLE
INGLENOOK
INGLORIOUS
INGLORIOUSLY
INGLORIOUSNESS
INGLUVIES
INGOING
INGOT
INGRADIENT
INGRAFT
INGRAIN
INGRAINED
INGRAINED HABIT
INGRATE
INGRATIATE
INGRATIATE INTO
INGRATIATE WITH
INGRATIATINGLY
INGRATIATION
INGRATIATORY
INGRATITUDE
INGRAVESCENCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید