irriguous

ɪɹəguəs


فارسی

1 عمومی:: اب‌دار، ابناك‌، اب‌دهنده‌، اب‌خورده‌، ترك‌كننده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code