دیکشنری
داستان آبیدیک
irritative
ɪɹəte͡itɪv
فارسی
1
عمومی
::
محرك، ناشیاز تحریك، سوزشاور
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IRRIGATOR
IRRIGUOUS
IRRISION
IRRITABILITY
IRRITABLE
IRRITABLE BOWEL SYNDROME
IRRITABLY
IRRITAMENT
IRRITANCY
IRRITANT
IRRITATE
IRRITATED
IRRITATING
IRRITATINGLY
IRRITATION
IRRITATIVE
IRROTATIONAL WAVE
IRRUPT
IRRUPTION
IRRUPTIVE
IS
IS A MONETARY SIGN
IS ALL
IS HE A THE WISER FO
IS HE STILL SINGLE?
IS INTERVOCALIC
IS IT NOT
IS KILLING
IS MY FACE RED!
IS OF A WIDE DISTRIB
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید