دیکشنری
obedient to the law
obidiənt to ðʌ ɛle͡idʌbəlju
فارسی
1
عمومی
::
مطیعقانون، پیرو قانون
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OAST
OAT
OATCAKE
OATEN
OATH
OATMEAL
OATS
OBBLIGATO
OBCORDATE
OBDURACY
OBDURATE
OBDURATELY
OBEDIENCE
OBEDIENLV
OBEDIENT
OBEDIENT TO THE LAW
OBEISANCE
OBELISK
OBELIZE
OBELUS
OBERON
OBESE
OBESITY
OBEY
OBFUSCATE
OBFUSCATION
OBIIT
OBIT
OBITER DICTUM
OBITUARIAN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید